معنی فارسی gangrel
B2گنگرل نامی است برای نوعی خون‌آشام که ارتباط نزدیکی با طبیعت و وحش دارد.
A type of vampire associated with nature and wilderness, often characterized by animalistic traits.
- NOUN
example
معنی(example):
شخصیت در بازی، یک خون‌آشام گنگرل با توانایی‌های خاص بود.
مثال:
The character in the game was a gangrel vampire with special abilities.
معنی(example):
خون‌آشام‌های گنگرل به خاطر ارتباط خود با طبیعت وحشی شناخته می‌شوند.
مثال:
Gangrel vampires are known for their connection to the wild.
معنی فارسی کلمه gangrel
:گنگرل نامی است برای نوعی خون‌آشام که ارتباط نزدیکی با طبیعت و وحش دارد.
