معنی فارسی gangrels
B2گنگرلها به عنوان خونآشامهایی شناخته میشوند که به طور کلی بین مردم عادی و جوامع انسانی فاصله میگیرند.
Plural form of gangrel; refers to vampires that are typically distanced from human society.
- NOUN
example
معنی(example):
گنگرلها در داستان توسط اهالی شهر نادرست فهمیده شده بودند.
مثال:
The gangrels in the story were misunderstood by the townsfolk.
معنی(example):
بسیاری از گنگرلها ترجیح میدادند که دور از تمدن زندگی کنند.
مثال:
Many gangrels preferred to live away from civilization.
معنی فارسی کلمه gangrels
:گنگرلها به عنوان خونآشامهایی شناخته میشوند که به طور کلی بین مردم عادی و جوامع انسانی فاصله میگیرند.