معنی فارسی gapy

B1

ظاهر یا حالت چهره‌ای که نشان‌دهنده تعجب یا سردرگمی باشد.

A facial expression indicating surprise or confusion.

example
معنی(example):

او با ظاهری گاپی به او نگاه کرد، از خبر شگفت‌زده شده بود.

مثال:

He looked at her with a gapy expression, surprised by the news.

معنی(example):

نگاه گاپی روی چهره‌اش نشان‌دهنده سردرگمی او بود.

مثال:

The gapy look on his face showed his confusion.

معنی فارسی کلمه gapy

:

ظاهر یا حالت چهره‌ای که نشان‌دهنده تعجب یا سردرگمی باشد.