معنی فارسی gardon
B1محل یا چیز خاصی که به دلیل تاریخ یا شکل ظاهریاش شناخته شده است.
A place or thing that is recognized for its historical significance or appearance.
- NOUN
example
معنی(example):
گاردون قدیمی برای بسیاری از سالها یک نشانه بوده است.
مثال:
The old gardon has been a landmark for many years.
معنی(example):
ما در حین بازدید از گاردون عکس گرفتیم.
مثال:
We took photos near the gardon during our visit.
معنی فارسی کلمه gardon
:
محل یا چیز خاصی که به دلیل تاریخ یا شکل ظاهریاش شناخته شده است.