معنی فارسی garlicmonger
B1فروشنده سیر، کسی که سیر میفروشد.
A dealer or seller of garlic.
- NOUN
example
معنی(example):
فروشنده سیر در بازار دانههای تازه میفروخت.
مثال:
The garlicmonger sold fresh cloves at the market.
معنی(example):
یک فروشنده سیر در آشپزیهایی که از سیر استفاده میکنند، ضروری است.
مثال:
A garlicmonger is essential in cuisines that use garlic.
معنی فارسی کلمه garlicmonger
:
فروشنده سیر، کسی که سیر میفروشد.