معنی فارسی garretmaster
C1شخصی که مسئولیت نظارت و مدیریت فضاهای گران را بر عهده دارد.
A master or supervisor in charge of managing garrets or similar spaces.
- NOUN
example
معنی(example):
مدیر گران نظارت بر نوسازی ساختمان داشت.
مثال:
The garretmaster oversaw the renovations of the building.
معنی(example):
او به عنوان یک مدیر گران با مهارت در جامعه شناخته میشد.
مثال:
He was known as a skilled garretmaster in the community.
معنی فارسی کلمه garretmaster
:
شخصی که مسئولیت نظارت و مدیریت فضاهای گران را بر عهده دارد.