معنی فارسی garston
B1گارستون، نام یک شهر کوچک که دارای پارکها و رویدادهای محلی است.
A small town recognized for its parks and community events.
- NOUN
example
معنی(example):
گارستون یک شهر کوچک است که به خاطر پارکهایش معروف است.
مثال:
Garston is a small town known for its parks.
معنی(example):
بسیاری از بازدیدکنندگان برای رویدادهای محلی به گارستون میآیند.
مثال:
Many visitors come to Garston for its local events.
معنی فارسی کلمه garston
:
گارستون، نام یک شهر کوچک که دارای پارکها و رویدادهای محلی است.