معنی فارسی gas tap
B1شیر یا دریچهای برای کنترل جریان گاز.
A valve or tap that controls the flow of gas.
- NOUN
example
معنی(example):
بعد از پختوپز، مطمئن شو که شیر گاز را ببندی.
مثال:
Make sure to turn off the gas tap after cooking.
معنی(example):
لولهکش شیر گاز نشتی را تعمیر کرد.
مثال:
The plumber fixed the leaking gas tap.
معنی فارسی کلمه gas tap
:
شیر یا دریچهای برای کنترل جریان گاز.