معنی فارسی gasconade
C1 /ɡaskəˈneɪd/گاسکوناد، نوعی بزرگ‌نمایی یا لاف زدن به خصوص در داستان‌ها یا گزارش‌های شخصی.
A boastful or extravagant statement; exaggeration, typically about oneself.
- noun
- verb
- adjective
noun
معنی(noun):
Boastful talk.
verb
معنی(verb):
To talk boastfully.
adjective
معنی(adjective):
Of or pertaining to exaggeration or extravagant boasting; bombastic.
example
معنی(example):
داستان‌های او پر از گاسکوناد بود و به ماجراجویی‌هایش می‌بالید.
مثال:
His stories were filled with gasconade, boasting of his adventures.
معنی(example):
سخنرانی به خاطر گاسکوناد و مبالغه‌اش مورد انتقاد قرار گرفت.
مثال:
The speech was criticized for its gasconade and exaggeration.
معنی فارسی کلمه gasconade
:
گاسکوناد، نوعی بزرگ‌نمایی یا لاف زدن به خصوص در داستان‌ها یا گزارش‌های شخصی.
