معنی فارسی gasconader
B2گاسکونادر، فردی که به طرز مکرر در مورد دستاوردهای خود میبالد.
A person who boasts or engages in bombastic talk, often about personal achievements.
- noun
noun
معنی(noun):
A great boaster; a blusterer.
example
معنی(example):
یک گاسکونادر فردی است که درباره دستاوردهای خود لاف میزند یا بزرگنمایی میکند.
مثال:
A gasconader is someone who boasts or exaggerates their achievements.
معنی(example):
او در میان دوستانش به عنوان یک گاسکونادر شناخته میشد.
مثال:
He was known as a gasconader among his friends.
معنی فارسی کلمه gasconader
:
گاسکونادر، فردی که به طرز مکرر در مورد دستاوردهای خود میبالد.