معنی فارسی gastriloquist

B1

شخصی که با استفاده از مسائل غذایی برای سرگرمی و بیان ایده‌های خلاقانه سخن می‌گوید.

A performer who engages the audience using food-related humor.

example
معنی(example):

Gastriloquist مهمان‌ها را با جوک‌های مرتبط با غذا سرگرم کرد.

مثال:

The gastriloquist entertained the guests with food-themed jokes.

معنی(example):

یک gastriloquist معمولاً از بازی‌های زبانی هوشمندانه درباره وعده‌های غذایی استفاده می‌کند.

مثال:

A gastriloquist often uses clever wordplay related to meals.

معنی فارسی کلمه gastriloquist

: معنی gastriloquist به فارسی

شخصی که با استفاده از مسائل غذایی برای سرگرمی و بیان ایده‌های خلاقانه سخن می‌گوید.