معنی فارسی gata
A1گربه، حیوان خانگی کوچک و نوازشگر که به طور معمول به عنوان دوست انسانها شناخته میشود.
A small domesticated carnivorous mammal with soft fur, a short snout, and retractable claws.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک گربه زیبا دارد که در باغ بازی میکند.
مثال:
She has a beautiful gata that plays in the garden.
معنی(example):
گربه به نرمی غرید وقتی من آن را نوازش کردم.
مثال:
The gata purred softly as I petted it.
معنی فارسی کلمه gata
:
گربه، حیوان خانگی کوچک و نوازشگر که به طور معمول به عنوان دوست انسانها شناخته میشود.