معنی فارسی gatch

B2

تلاش کردن، گرفتن چیزی، رسیدن به هدف.

To make an effort or strive to achieve a particular goal.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت برای هدف بالاتری در سال جاری تلاش کند.

مثال:

He decided to gatch for a higher goal this year.

معنی(example):

فراموش نکنید که به رویاهایتان برسید و برای آن‌ها تلاش کنید.

مثال:

Don't forget to gatch your dreams and work for them.

معنی فارسی کلمه gatch

: معنی gatch به فارسی

تلاش کردن، گرفتن چیزی، رسیدن به هدف.