معنی فارسی gauger
B1گراگر به فرد یا ابزاری گفته میشود که برای اندازهگیری و سنجش استفاده میشود.
A person or instrument that measures or assesses a quantity.
- NOUN
example
معنی(example):
گراگر سطح مایع را آزمایش کرد.
مثال:
The gauger tested the liquid's level.
معنی(example):
یک گراگر ماهر میتواند به سرعت مقدار را اندازهگیری کند.
مثال:
A skilled gauger can quickly assess the quantity.
معنی فارسی کلمه gauger
:
گراگر به فرد یا ابزاری گفته میشود که برای اندازهگیری و سنجش استفاده میشود.