معنی فارسی gaumed
B1سردرگم شدن به معنای درک نکردن یا گیج شدن به دلیل اطلاعات پیچیده است.
Gaumed describes the feeling of being confused or perplexed.
- VERB
example
معنی(example):
او با اطلاعات جدید سردرگم شد.
مثال:
He was gaumed by the new information.
معنی(example):
او بعد از خواندن دفترچه فنی احساس گیجی کرد.
مثال:
She felt gaumed after reading the technical manual.
معنی فارسی کلمه gaumed
:
سردرگم شدن به معنای درک نکردن یا گیج شدن به دلیل اطلاعات پیچیده است.