معنی فارسی genealogises

B1

ژنئالوژی کردن یعنی تحقیق و بررسی نسل‌ها و ارتباطات خانواده‌ها.

To trace or study the lineage or ancestry of a family.

verb
معنی(verb):

To investigate family lineage.

معنی(verb):

To relate the history of a family.

example
معنی(example):

او هر سال خانواده‌اش را ژنتیکی می‌کند.

مثال:

She genealogises her family tree every year.

معنی(example):

او از ژنتیکی کردن تاریخ خانواده‌های مشهور لذت می‌برد.

مثال:

He enjoys genealogising the history of famous families.

معنی فارسی کلمه genealogises

: معنی genealogises به فارسی

ژنئالوژی کردن یعنی تحقیق و بررسی نسل‌ها و ارتباطات خانواده‌ها.