معنی فارسی generalific

B1

تبدیل چیزی به حالت عمومی یا کلی.

Making something general or broad.

example
معنی(example):

یک رویکرد عمومی کمک کرد تا مدل را ساده‌تر کنیم.

مثال:

A generalific approach helped simplify the model.

معنی(example):

آن‌ها رویکرد عمومی را برای پرداختن به مسائل پیچیده اتخاذ کردند.

مثال:

They took a generalific stance to address the complex issues.

معنی فارسی کلمه generalific

:

تبدیل چیزی به حالت عمومی یا کلی.