معنی فارسی generalism
B2عمومیتباوری، رویکردی است که در آن فرد یا سیستم به مسائل متنوع و مختلف بدون تمرکز بر یک حوزه خاص میپردازد.
A philosophy or practice emphasizing breadth of knowledge over depth.
- NOUN
example
معنی(example):
عمومیتباوری، عملی است که در آن فرد در گسترهای وسیع از زمینهها دانش دارد.
مثال:
Generalism is the practice of being knowledgeable in a wide range of areas.
معنی(example):
او معتقد است که عمومیتباوری به همان اندازه تخصص مهم است.
مثال:
She believes that generalism is just as important as specialization.
معنی فارسی کلمه generalism
:عمومیتباوری، رویکردی است که در آن فرد یا سیستم به مسائل متنوع و مختلف بدون تمرکز بر یک حوزه خاص میپردازد.