معنی فارسی genethlialogic

B1

مربوط به استدلال یا قدرت تجزیه و تحلیل علمی در زمینه وراثت.

Related to the reasoning or analytic power in genetics.

example
معنی(example):

استدلال‌های او بر اصول ژنتهللاژیک پایه‌گذاری شده بود.

مثال:

His arguments were based on genethlialogic principles.

معنی(example):

رویکرد ژنتهللاژیک کمک می‌کند تا ارتباطات خانوادگی بهتر درک شوند.

مثال:

The genethlialogic approach helps understand familial links better.

معنی فارسی کلمه genethlialogic

: معنی genethlialogic به فارسی

مربوط به استدلال یا قدرت تجزیه و تحلیل علمی در زمینه وراثت.