معنی فارسی genethlialogy
B1علم بررسی وراثت و تأثیرات آن بر زندگی و ویژگیهای فردی و اجتماعی.
The study of heredity and its effects.
- NOUN
example
معنی(example):
ژنتهللاژی بینشهایی در علم وراثت ارائه میدهد.
مثال:
Genethlialogy offers insights into the science of heredity.
معنی(example):
دورهای درباره ژنتهللاژی موضوعات ژنتیک و نَسَب را پوشش میدهد.
مثال:
The course on genethlialogy covers topics of genetics and ancestry.
معنی فارسی کلمه genethlialogy
:
علم بررسی وراثت و تأثیرات آن بر زندگی و ویژگیهای فردی و اجتماعی.