معنی فارسی genitalic
B2جنیتال، مربوط به اندامهای تناسلی یا دستگاه تناسلی.
Relating to the genitals or reproductive organs.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جراح از رویکرد جنیتالی در طول عمل استفاده کرد.
مثال:
The surgeon used a genitalic approach during the procedure.
معنی(example):
ساختارهای جنیتالی اغلب در کلاسهای آناتومی مورد بحث قرار میگیرند.
مثال:
Genitalic structures are often discussed in anatomy classes.
معنی فارسی کلمه genitalic
:جنیتال، مربوط به اندامهای تناسلی یا دستگاه تناسلی.