معنی فارسی geochronologically
C1بهطور خاص به روششناسی مطالعه زمانها و تاریخهای زمینشناختی اشاره دارد.
In relation to the chronological examination of geologic time.
- ADVERB
example
معنی(example):
سنگها میتوانند بهصورت ژئوشناختی تاریخگذاری شوند تا دوره شکلگیری آنها مشخص شود.
مثال:
The rocks can be dated geochronologically to determine their formation period.
معنی(example):
فسیلها بهصورت ژئوشناختی مطالعه شدند تا زمانبندی آنها مشخص شود.
مثال:
The fossils were studied geochronologically to clarify their timeline.
معنی فارسی کلمه geochronologically
:
بهطور خاص به روششناسی مطالعه زمانها و تاریخهای زمینشناختی اشاره دارد.