معنی فارسی geochronometry

C2

علمی که به سن‌سنجی مواد زمین‌شناختی و ارزیابی زمان رویدادهای زمین می‌پردازد.

The science of measuring the age of geological materials and events.

example
معنی(example):

ژئوشناسی برای درک تاریخ زمین ضروری است.

مثال:

Geochronometry is essential for understanding Earth's history.

معنی(example):

محققان در حوزه ژئوشناسی بر تاریخ‌گذاری رویدادهای زمین‌شناختی تمرکز دارند.

مثال:

Researchers in geochronometry focus on the age dating of geological events.

معنی فارسی کلمه geochronometry

: معنی geochronometry به فارسی

علمی که به سن‌سنجی مواد زمین‌شناختی و ارزیابی زمان رویدادهای زمین می‌پردازد.