معنی فارسی geotactically

B1

به‌طرز مرتبط با حرکت‌های به سمت یا دور از نیروی جاذبه اشاره دارد.

In a manner relating to the directional movement of organisms in response to gravity.

example
معنی(example):

گله‌ای از سلول‌ها به‌صورت ژئوتاکتیک به سمت نور حرکت کردند.

مثال:

The swarm of cells moved geotactically towards the light.

معنی(example):

سلول‌ها می‌توانند به‌صورت ژئوتاکتیک به محرک‌های محیطی مختلف پاسخ دهند.

مثال:

Cells can respond geotactically to various environmental stimuli.

معنی فارسی کلمه geotactically

:

به‌طرز مرتبط با حرکت‌های به سمت یا دور از نیروی جاذبه اشاره دارد.