معنی فارسی geotaxy

B2

نظامی از انشاء و توزیع جغرافیایی مواد و عوارض زمین.

The arrangement and distribution of geological features in relation to gravity.

example
معنی(example):

ژئوتاکسی منطقه بر زمین‌شناسی آن تأثیر می‌گذارد.

مثال:

The geotaxy of the region affects its geology.

معنی(example):

درک ژئوتاکسی برای مدیریت منابع مهم است.

مثال:

Understanding geotaxy is important for resource management.

معنی فارسی کلمه geotaxy

:

نظامی از انشاء و توزیع جغرافیایی مواد و عوارض زمین.