معنی فارسی germal

B1

عوامل و ویژگی‌های اصلی و بنیادی مرتبط با یک موضوع یا شی.

Relating to the essential or basic nature of something.

example
معنی(example):

عصاره گرامال گیاه به خاطر خواصش شناخته شده است.

مثال:

The germal essence of the plant is known for its properties.

معنی(example):

او عوامل گرامال مؤثر بر سلامت را مطالعه کرد.

مثال:

She studied the germal factors affecting health.

معنی فارسی کلمه germal

:

عوامل و ویژگی‌های اصلی و بنیادی مرتبط با یک موضوع یا شی.