معنی فارسی germanish

B1

آلمانی‌گونه به توصیف شیوه‌ای از صحبت یا رفتار اطلاق می‌شود که به آلمان نزدیک است.

Having a manner or style resembling that of the Germans.

example
معنی(example):

او لهجه‌ای آلمانی‌گونه داشت که بسیاری را مجذوب کرد.

مثال:

He had a germanish accent that intrigued many.

معنی(example):

نفوذ آلمانی‌گونه در نحوه سخن گفتن آن‌ها مشهود بود.

مثال:

The germanish influence could be seen in the way they spoke.

معنی فارسی کلمه germanish

:

آلمانی‌گونه به توصیف شیوه‌ای از صحبت یا رفتار اطلاق می‌شود که به آلمان نزدیک است.