معنی فارسی germanomania
B1آلمانگرایی، اشتیاق و علاقه زیاد به فرهنگ و زندگی آلمانیها را توصیف میکند.
An excessive enthusiasm for or obsession with German culture or identity.
- NOUN
example
معنی(example):
او پس از بازدید از برلین دچار آلمانگرایی شد.
مثال:
She developed a germanomania after visiting Berlin.
معنی(example):
آلمانگراییاش باعث شد زبان و فرهنگ را بهعمق یاد بگیرد.
مثال:
His germanomania led him to learn the language and culture deeply.
معنی فارسی کلمه germanomania
:آلمانگرایی، اشتیاق و علاقه زیاد به فرهنگ و زندگی آلمانیها را توصیف میکند.