معنی فارسی germany

A2

کشوری در غرب اروپا با تاریخ و فرهنگ متنوع.

A country in Western Europe known for its diverse history and culture.

example
معنی(example):

آلمان به خاطر تاریخ و فرهنگ غنی‌اش شناخته شده است.

مثال:

Germany is known for its rich history and culture.

معنی(example):

او برنامه دارد تابستان آینده به آلمان سفر کند.

مثال:

She plans to visit Germany next summer.

معنی فارسی کلمه germany

:

کشوری در غرب اروپا با تاریخ و فرهنگ متنوع.