معنی فارسی get a sight of
B1دیدن یا مشاهد کردن چیزی، به ویژه وقتی که برای اولین بار است.
To see something or someone, usually for the first time.
- IDIOM
example
معنی(example):
آیا دیشب ستارهها را دیدی؟
مثال:
Did you get a sight of the stars last night?
معنی(example):
در سفرم بالاخره آن نماد معروف را دیدم.
مثال:
I finally got a sight of the famous landmark on my trip.
معنی فارسی کلمه get a sight of
:
دیدن یا مشاهد کردن چیزی، به ویژه وقتی که برای اولین بار است.