معنی فارسی get mixed up in

B1

به معنای درگیر شدن در موقعیت‌ها یا مشکلات دیگران است.

To become involved in something, often unintentionally, that may be complicated or problematic.

example
معنی(example):

او در یک وضعیت پیچیده گرفتار شد.

مثال:

She got mixed up in a complicated situation.

معنی(example):

نمی‌خواهم در هیچ درامی گرفتار شوم.

مثال:

I don't want to get mixed up in any drama.

معنی فارسی کلمه get mixed up in

: معنی get mixed up in به فارسی

به معنای درگیر شدن در موقعیت‌ها یا مشکلات دیگران است.