معنی فارسی get nicked
B1به طور غیرقانونی گرفتار شدن یا جریمه شدن.
To be caught, arrested, or punished, especially by the police.
- IDIOM
example
معنی(example):
او هفته پیش به جرم سرعت غیرمجاز جریمه شد.
مثال:
He got nicked for speeding last week.
معنی(example):
اگر اینجا پارک کنی، ممکن است توسط نگهبان ترافیک جریمه شوی.
مثال:
If you park here, you might get nicked by the traffic warden.
معنی فارسی کلمه get nicked
:
به طور غیرقانونی گرفتار شدن یا جریمه شدن.
