معنی فارسی get on someone's tits

B1

به معنای آزار دادن یا ایجاد ناراحتی و مزاحمت برای کسی به شکل واضح‌تر و غیررسمی.

To irritate or annoy someone in a more informal and stronger manner.

verb
معنی(verb):

To annoy or irritate.

example
معنی(example):

شکایت‌های مداوم او اعصابم را خرد می‌کند.

مثال:

Her constant complaints are getting on my tits.

معنی(example):

او احساس می‌کند که صدای محل ساخت‌وساز اعصابش را خرد می‌کند.

مثال:

He feels that the noise from the construction site is getting on his tits.

معنی فارسی کلمه get on someone's tits

:

به معنای آزار دادن یا ایجاد ناراحتی و مزاحمت برای کسی به شکل واضح‌تر و غیررسمی.