معنی فارسی get one's wires crossed
B1برای توصیف یک وضعیت که در آن افراد به درستی همدیگر را درک نمی‌کنند یا اطلاعات را اشتباه می‌فهمند.
To mistakenly understand or interpret something, leading to confusion.
- verb
verb
معنی(verb):
To get confused or mixed up about another person's intentions; to misunderstand one another.
مثال:
We got our wires crossed so I went to the bus station and she to the railway station.
example
معنی(example):
فکر می‌کنم اشتباه فهمیده‌ایم؛ من فکر می‌کردم گفتی سه‌شنبه.
مثال:
I think we got our wires crossed; I thought you said Tuesday.
معنی(example):
زمانی که جلسه را برنامه‌ریزی کردند، در مورد زمان اشتباه فهمیدند.
مثال:
When they planned the meeting, they got their wires crossed about the time.
معنی فارسی کلمه get one's wires crossed
:برای توصیف یک وضعیت که در آن افراد به درستی همدیگر را درک نمی‌کنند یا اطلاعات را اشتباه می‌فهمند.
