معنی فارسی get one's breath back

B1

پس گرفتن نفس، به معنای بازیابی آرامش و تنفس عادی پس از یک فعالیت شدید.

To recover normal breathing after exertion.

example
معنی(example):

پس از دویدن، به استراحت نیاز دارم.

مثال:

After running, I need to get my breath back.

معنی(example):

او پس از پیاده‌روی کمی نشسته تا نفسی بکشد.

مثال:

He sat down for a moment to get his breath back after the hike.

معنی فارسی کلمه get one's breath back

:

پس گرفتن نفس، به معنای بازیابی آرامش و تنفس عادی پس از یک فعالیت شدید.