معنی فارسی get-go

B2

به معنای شروع یک کار یا فرآیند از ابتدا یا از لحظه‌ای خاص.

From the very beginning; when something starts.

noun
معنی(noun):

The beginning.

example
معنی(example):

از همان ابتدا، او درباره این پروژه پرشور بود.

مثال:

From the get-go, she was enthusiastic about the project.

معنی(example):

او از همان ابتدا خوشبین بود، حتی زمانی که چالش‌ها بوجود آمد.

مثال:

He was optimistic from the get-go, even when challenges arose.

معنی فارسی کلمه get-go

: معنی get-go به فارسی

به معنای شروع یک کار یا فرآیند از ابتدا یا از لحظه‌ای خاص.