معنی فارسی get even

B2

به کسی یا چیزی انتقام گرفتن یا با فردی که بر علیه او عمل کرده مقابله کردن.

To do something to retaliate or get back at someone who has wronged you.

verb
معنی(verb):

To get revenge.

example
معنی(example):

او می‌خواست با رقیبش تسویه‌حساب کند بعد از باختن در بازی.

مثال:

He wanted to get even with his rival after losing the game.

معنی(example):

گاهی، بهتر است که از انتقام گذر کنیم تا اینکه سعی کنیم تسویه‌حساب کنیم.

مثال:

Sometimes, it's better to let go than to try to get even.

معنی فارسی کلمه get even

: معنی get even به فارسی

به کسی یا چیزی انتقام گرفتن یا با فردی که بر علیه او عمل کرده مقابله کردن.