معنی فارسی get-out-of-the-way

B1

کنار رفتن یا دور شدن از مسیری که چیزی در حال حرکت است، به‌ویژه در شرایط خطرناک یا ضروری.

To move aside to allow someone or something to pass or occur.

example
معنی(example):

زمانی که وضعیت اضطراری پیش بیاید، شما باید کنار بروید.

مثال:

When there is an emergency, you need to get out of the way.

معنی(example):

ماشین باید از سر راه قطار نزدیک‌شونده کنار برود.

مثال:

The car had to get out of the way of the approaching train.

معنی فارسی کلمه get-out-of-the-way

: معنی get-out-of-the-way به فارسی

کنار رفتن یا دور شدن از مسیری که چیزی در حال حرکت است، به‌ویژه در شرایط خطرناک یا ضروری.