معنی فارسی play-for-time
B1زمان خریدن به معنای تأخیر در اقدامی فوری یا همزمان با نرمی در تصمیمگیری است، بهخصوص در شرایطی که به وقت اضافی برای تفکر یا بحث نیاز دارید.
To delay something in order to give oneself more time to think or decide.
- IDIOM
example
معنی(example):
تیم تصمیم گرفت در طول مذاکرات زمان تهیه کند.
مثال:
The team decided to play for time during negotiations.
معنی(example):
او با پرسیدن سوالات بیشتر سعی کرد زمان خریداری کند.
مثال:
She tried to play for time by asking more questions.
معنی فارسی کلمه play-for-time
:
زمان خریدن به معنای تأخیر در اقدامی فوری یا همزمان با نرمی در تصمیمگیری است، بهخصوص در شرایطی که به وقت اضافی برای تفکر یا بحث نیاز دارید.