معنی فارسی getout

B1

خارج شدن از موقعیت‌های راحت وجود، معمولاً برای تجربیات جدید یا تغییر محیط.

To leave a comfortable or familiar situation to seek new experiences.

example
معنی(example):

شما باید بیشتر از زون راحتی خود خارج شوید.

مثال:

You should getout of your comfort zone more often.

معنی(example):

به خاطر داشته باشید که از خانه خارج شوید و از هوای تازه لذت ببرید.

مثال:

Remember to getout and enjoy the fresh air.

معنی فارسی کلمه getout

: معنی getout به فارسی

خارج شدن از موقعیت‌های راحت وجود، معمولاً برای تجربیات جدید یا تغییر محیط.