معنی فارسی git-go

B1

از همان ابتدا یا در آغاز یک چیزی.

From the very beginning.

noun
معنی(noun):

The beginning.

example
معنی(example):

از ابتدا می‌دانستم که این پروژه دشوار خواهد بود.

مثال:

From the git-go, I knew this project would be difficult.

معنی(example):

او از ابتدا به این ایده علاقه‌مند بود.

مثال:

He was interested in the idea from the git-go.

معنی فارسی کلمه git-go

: معنی git-go به فارسی

از همان ابتدا یا در آغاز یک چیزی.