معنی فارسی gewgawy
B2گئگوی به لباس یا اشیایی اطلاق میشود که با زرق و برق زیاد طراحی شدهاند.
Elaborately decorated, often with a flashy style.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
لباس گئگوی او توجه همه را جلب کرد.
مثال:
Her gewgawy dress caught everyone's attention.
معنی(example):
او برای مهمانی یک کراوات گئگوی پوشید.
مثال:
He wore a gewgawy tie for the party.
معنی فارسی کلمه gewgawy
:
گئگوی به لباس یا اشیایی اطلاق میشود که با زرق و برق زیاد طراحی شدهاند.