معنی فارسی ghastfulness
C2وحشتزدهگی، کیفیت یا حالت وحشت به عنوان یک احساس عمیق و منفی.
The quality of being ghastly; an emotionally intense state of horror.
- NOUN
example
معنی(example):
وحشتزدهکنندگی صحنه شبها او را آزار میداد.
مثال:
The ghastfulness of the scene haunted her for nights.
معنی(example):
او از وحشتزدهکنندگی که روستای متروکه را پر کرده بود، صحبت کرد.
مثال:
He spoke of the ghastfulness that filled the abandoned village.
معنی فارسی کلمه ghastfulness
:
وحشتزدهگی، کیفیت یا حالت وحشت به عنوان یک احساس عمیق و منفی.