معنی فارسی ghastily
B1به طرز وحشتناک یا ترسناک، به طور واضح نشاندهنده ترس یا ناراحتی.
In a manner that is shocking or terrifying.
- ADVERB
example
معنی(example):
او بعد از شنیدن صدای بلند به طرز وحشتناکی فرار کرد.
مثال:
He ran away ghastily after hearing the loud noise.
معنی(example):
او به طرز وحشتناکی متوجه شد که برای جلسه دیر کرده است.
مثال:
She ghastily realized that she was late for the meeting.
معنی فارسی کلمه ghastily
:
به طرز وحشتناک یا ترسناک، به طور واضح نشاندهنده ترس یا ناراحتی.