معنی فارسی ghostish
B1حالت یا ویژگیای مشابه با روح.
Having qualities reminiscent of a ghost.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
صدای روحوار همه را نگران کرد.
مثال:
The ghostish sound made everyone feel uneasy.
معنی(example):
او ظاهری شبیه به روح روی صورتش داشت.
مثال:
He had a ghostish look on his face.
معنی فارسی کلمه ghostish
:
حالت یا ویژگیای مشابه با روح.