معنی فارسی gigantal
B1بسیار بزرگ یا عظیم، به ویژه به شکلی که فراتر از معمول باشد.
Extremely large or immense, especially in a way that is beyond the usual.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
درخت به قدری گیگانتال بود که به نظر میرسید به آسمان میرسد.
مثال:
The tree was so gigantal that it seemed to touch the sky.
معنی(example):
رویاهای گیگانتال او به همه اطرافیانش الهام بخشید.
مثال:
His gigantal dreams inspired everyone around him.
معنی فارسی کلمه gigantal
:بسیار بزرگ یا عظیم، به ویژه به شکلی که فراتر از معمول باشد.