معنی فارسی gigantean
B1بسیار بزرگ یا عظیم، به عبارة دیگر بزرگتر از معمول.
Extremely large or gigantic, larger than normal.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مجسمه گیگانتین گردشگران را از سرتاسر جهان جذب کرد.
مثال:
The gigantean statue drew visitors from all over the world.
معنی(example):
او اشتهای گیگانتینی برای ماجراجویی داشت.
مثال:
She had a gigantean appetite for adventure.
معنی فارسی کلمه gigantean
:بسیار بزرگ یا عظیم، به عبارة دیگر بزرگتر از معمول.