معنی فارسی gigman
B1افرادی که به طور مستقل در حوزه موسیقی و یا هنرهایی مشابه، کنسرت و اجراهای زنده دارند و معمولاً به صورت ساعتی یا پروژهای استخدام میشوند.
A person who engages in performing gigs, typically in music or entertainment, on a freelance basis.
- NOUN
example
معنی(example):
او به عنوان یک گیگمن در صحنه موسیقی محلی شناخته میشود.
مثال:
He is known as a gigman in the local music scene.
معنی(example):
بسیاری از گیگمنها در طول آخر هفته در مکانهای مختلف اجرا میکنند.
مثال:
Many gigmen perform at various venues over the weekend.
معنی فارسی کلمه gigman
:افرادی که به طور مستقل در حوزه موسیقی و یا هنرهایی مشابه، کنسرت و اجراهای زنده دارند و معمولاً به صورت ساعتی یا پروژهای استخدام میشوند.