معنی فارسی gigsman
B1فردی که به طور مداوم در شغلهای موقتی فعالیت دارد و از این طریق درآمدزایی میکند.
An individual who regularly engages in gig work and often manages multiple jobs simultaneously.
- NOUN
example
معنی(example):
گیگسمند به کسی اطلاق میشود که به طور منظم در کارهای موقتی شرکت میکند.
مثال:
A gigsman is someone who regularly participates in gig work.
معنی(example):
گیگسمند چندین پروژه مختلف را برای تأمین معیشت خود متعادل کرده بود.
مثال:
The gigsman balanced several different projects to earn a living.
معنی فارسی کلمه gigsman
:فردی که به طور مداوم در شغلهای موقتی فعالیت دارد و از این طریق درآمدزایی میکند.