معنی فارسی gilled

B1 /ɡɪld/

با آبشش، اشاره به قارچ‌ها یا موجوداتی که دارای آبشش هستند.

Having gills or structures that resemble gills.

adjective
معنی(adjective):

Having gills

مثال:

a gilled mushroom

example
معنی(example):

قارچ با آبشش به خاطر ظاهر خاصش شناخته شده است.

مثال:

The gilled mushroom is known for its distinctive appearance.

معنی(example):

گونه‌های با آبشش معمولاً در محیط‌های مرطوب پیدا می‌شوند.

مثال:

Gilled species are often found in damp environments.

معنی فارسی کلمه gilled

: معنی gilled به فارسی

با آبشش، اشاره به قارچ‌ها یا موجوداتی که دارای آبشش هستند.